
در ارائه کردن یک ایده، سخنرانی کردن، مدیریت یک تیم را برعهده داشتن یا مذاکره کردن برای رسیدن به یک توافق، زبان بدن شما نقشی کلیدی در موفقیت کلی شما و نتیجهای که به دست می آورید بازی میکند.
کتاب “بدن سخن می گوید” نوشتهی مارک بودن، مربیِ بیش از ۵۰ مدیرعامل و سرانِ جهانی است، و راهنمایی دقیق برای حلِ مسئلهی زبان بدن و مکالمات بی کلام است. این کتاب مجموعهای از تکنیک های شناخته شده و آزمایش شده را در اختیار خواننده ها قرار می دهد تا بتوانند از مزایای آن در زندگی روزمره و مخصوصاً زندگیِ حرفهای خود استفاده کنند.
خلاصه فصل اول کتاب بدن سخن می گوید:
مارک بودن در حرفهی بازیگری آموزش دیده است و در نتیجه تاثیرِ حرکات بدن بر رساندنِ منظور را کاملاً می داند. او روش های سادهای ابداع کرده است، و با توضیح هایی که به راحتی قابل فهم هستند توضیح می دهد که چه حرکاتی احساس اعتماد را در دیگران بر می انگیزند و چه حرکاتی احساس خطر را، و چرا.
او کتاب زبان بدن را با گفتنِ اینکه اکثرِ صاحبان کسب و کار در جلسه ها رفتارِ درستی ندارند، آغاز میکند.
بسیاری از آنها حین صحبت دستانشان را در کنارشان نگه داشته، قامتشان را خمیده کرده، و شکمشان را به داخل فشار میدهند.
این رفتار از نظر بودن کاملاً اشتباه است، چون این رفتاریست که انسان ها از نظر غریزی به کسی نسبت می دهند که می خواهد به آنها حمله کند.
او در بخش اول کتاب زبان بدن درمورد موقعیتِ دست ها حین صحبت کردن توضیح می دهد و اینکه هر حرکت چه معنیای می تواند داشته باشد. مثلا می گوید هیچوقت دست هایتان را در دو طرف آویزان نگه ندارید، و هیچ وقت بطور کاملاً ثابت نایستید، حتی اگر در کلاس های ارائهی سخنرانی به شما این طور آموزش دادند. به جای آنها، دستانتان را در یک محور افقی در ارتفاعِ نافتان حرکت دهید، این علامت به طرف مقابلتان این پیغام را می دهد که نیت بدی ندارید. او این محور افقیِ نزدیکِ ناف را “محور حقیقت” می نامد و عقیده دارد نگه داشتن دست ها در حدود محور حقیقت باعث می شود اضطراب شما حین صحبت هم کمتر شود.
خلاصه فصل دوم کتاب بدن سخن می گوید:
در بخش دومِ کتاب زبان بدن او درمورد طرز تنفس صحبت میکند. او عقیده دارد که برای اینکه د ر تنفستان تاثیرگذار باشید نباید از شکم نفس بکشید، بلکه باید طوری نفس بکشید گویی نخی نامرئی از سقف شما را بالا نگه داشته است و می کشد. او می گوید در این حالت شما بیشتر در حالتِ “دم” قرار میگیرید، و “دم” حالتی است که تماشاچیان را با شما همراه میکند. “بازدم” علاقهی آنها را کم می کند.
خلاصه فصل سوم
محورِ دیگری که مارک در بخش سوم کتاب زبان بدن در مورد آن صحبت میکند، “محور اشتیاق” نام دارد. محور اشتیاق در ارتفاع سینه قرار دارد، و اگر اشاراتِ ما در این محور باشد، می توانیم شور و اشتیاق خود را به دیگران منتقل کنیم.
او عقیده دارد که هنگامی که می خواهیم انرژیمان را به دیگران منتقل کنیم، می توانیم از محور اشتیاق استفاده کرده، و زمان هایی که می خواهیم اعتماد آنها را جلب کنیم، می توانیم از محور حقیقت استفاده کنیم.
با وجود اینکه مارک جزئیات را به خواننده ها نشان می دهد و و توجه به آن ها را آموزش می دهد، اما تاکید بسیار زیادی هم بر حفظ تعادل در این مسیر دارد.
او جملهای را بارها در سخنرانی های خود تکرار کرده است و آن جمله این است:
هدفتان را تعیین کنید، آن را گسترش دهید، و منظم نگهش دارید.
منظورِ او از این جمله این است که هنگامِ مطرح کردنِ هر ایدهای باید هدفی که میخواهیم به آن برسیم را درنظر داشته باشیم و نباید با بیش از حد درگیر جزئیات شدن آن را از دست دهیم.
- با خواندن کتاب زبان بدن میتوانید یاد بگیرید که چگونه:
- به راحتی فضایی برای جلب اعتماد در اطراف خود ایجاد کنید
- طوری از اشارات استفاده کنید که توجه دیگران را حتی پیش از صحبت کردن به خود جلب کنید
- تاثیرِ زیادی بر دیگران بگذارید طوری که پس از ملاقات اول، فراموشتان نکنند
- و بطور کلی یاد می گیرید که چگونه بنشینید، بایستید، اشاره کنید، مکالمات را پیش ببرید، با اعتماد به نفس حرکت کنید، دیگران را راحت تر متقاعد کنید، و انرژی مثبتی به آنها منتقل کنید.
تمامِ این ها بدون نیاز به این که کلمهای صحبت کنید!