تله خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی

تله خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی
اگر به این تله دچار شده باشیم در بحث خویشتن داری انسانهای ضعیفی هستیم و نمیتوانیم هیجانات خود را کنترل کنیم. در رفتار خود تعادل نداریم و نمیدانیم رفتار درست چیست و هرکاری که دلمان بخواهد انجام میدهیم؛ مثلا در کلاس درس یک دفعه میزنیم زیر خنده و حتی اگر اخراج هم بشویم برایمان اهمیتی ندارد. در بخش خود انضباطی ناکافی، از لحاظ ذهنی آشفته و پریشان هستیم، اتاق نامنظم و به هم ریخته ای داریم، اکثر مواقع به دنبال وسایلمان میگردیم و اگر کسی اتاقمان را تمیز کند دائما غر میزنیم که وسایلمان را معلوم نیست کجا گذاشتی و ما نمیتوانیم آنها را پیدا کنیم.
انسان حواس پرتی هستیم، از مسئولیت پذیری گریزانیم، قرارها و کارهایی که باید انجام دهیم را فراموش میکنیم که این کارها سبب میشود آدمهای اطرافمان را بخاطر این رفتارها از دست بدهیم. از بی هدفی خود ناراحتیم اما برای کارها و اهداف خود برنامه ریزی نمی کنیم حتی اگر برنامه هم داشته باشیم آن را اجرا نمیکنیم. بی نظمی، سهل انگاری و حواس پرتی ما سبب میشود تا به موفقیتهایی که مستحق آنها هستیم دست پیدا نکنیم.
ریشههای تله خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی
در دوران کودکی همیشه یک نفر (به خصوص پدر و مادر ) در زندگی ما حضور داشته است که کارهای ما را انجام دهد و بی نظمیهای ما را مدیریت کند، بنابراین یاد نگرفتیم که نظم داشته باشیم و کارهای خود را به تنهایی و به موقع انجام دهیم.
اگر در دوران کودکی، والدین ما نامنظم و نامرتب باشند، همچنین توانایی کنترل هیجانات خود را نداشته باشند باعث میشود در همان دوران کودکی رفتار نادرست آنها را به عنوان الگو قرار دهیم و به مانند آنها رفتار نماییم. عمده افرادی که در این تله گرفتار می شوند افراد دارای تیپ شخصیتی ISFP است.
نشانه های تله خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی
- به نظافت فردی خود اهمیت نمی دهیم؛ برای ما مهم نیست که با چه ظاهری در جمعها و مراسمهای مهم ظاهر میشویم. همچنین نظافت جامعه نیز برایمان اهمیتی ندارد تا حدی که زبالههای خود را در طبیعت و در کنار سواحل رها می کنیم.
- معمولا انسان کمال گرایی میباشیم به طوری که یا کارها را نباید انجام دهیم و یا تمام و کمال آنها را به سرانجام برسانیم تا اینجای قضیه مشکلی ندارد و شاید هم خوب باشد اما به دلیل تنبلی، حواس پرتی و اینکه حوصله انجام کار عالی را نداریم کلا بیخیال کارها میشویم. به دنبال شنبه طلایی برای شروع کارهای خود میگردیم، همان شنبه ای که هرگز نخواهد آمد.
- در جستجوی کسب تجربههای پرخطر مثل اعتیاد هستیم و با جمله “همه ما روزی می میریم پس بهتر است که زندگی را سخت نگیریم و هرکاری را که دوست داریم تجربه نماییم” خودمان را گول میزنیم و به کار خود ادامه میدهیم.
- مخالف قوانین و محدودیتها هستیم، آنها را دست و پاگیر میدانیم بنابراین به خودمان اجازه میدهیم با حالتی طلبکارانه خلاف قوانین عمل کنیم.
- هر پولی دستمان بیاید خرج میکنیم و هیچ اعتقادی به پس انداز کردن نداریم.
راهکارهای مقابله با تله خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی
قبل از اینکه راهکارهایی برای مقابله با این تله بیان کنیم، لازم است که بگوییم تلههایی که در طول زندگی به آنها دچار میشویم ممکن است عمق زیادی داشته باشند و به تنهایی نتوانیم از پس آنها برآییم، بنابراین حتما برای مقابله با آنها از یک درمانگر کمک بگیریم. راهکارهای زیر در کنار حضور یک درمانگر میتوانند به ما کمک ما بیایند.
از معاشرت با افرادی که بیش از حد روحیه حمایت گری دارند، خودداری نماییم. این افراد نه تنها کمکی به استقلال و نظم ما نمیکنند بلکه باعث عمیق تر شدن و تداوم این تلهها در ما میشوند. با افرادی که بیش از حد منظم و به قول خودمان وسواسی هستند نیز معاشرت نکنیم زیرا باعث میشوند از آن ور بوم بیفتیم و به طور افراطی منظم باشیم. افراط و تفریط در هیچ کاری درست نیست؛ نه آنقدر منظم باشیم که به وسواس تبدیل شود و نه آنقدر بی نظم باشیم که باعث تنبلی و شلختگی ما شود.
هیچگاه به دنبال شرایط عالی برای شروع کارها نباشیم. این نکته را بدانیم که “برای شروع نباید عالی باشی، اما برای اینکه عالی باشی باید شروع کنی”. با درک معنی و مفهوم مسئولیت یعنی چی کارهای خود را اولویت بندی نماییم، از سخت ترین آنها شروع کنیم و حتی شده زمان کمی را به صورت روزانه به آنها اختصاص دهیم.