16 تفاوت سازمان های مشتری مدار

پس از سال 2000 میلادی و ورود به قرن بیست و یکم، عوامل بسیاری در سازمان های پیشرو، مفهومی جدید پیدا نموده و به دنبال آن، این سازمان ها نقش تازه ای را در جامعه بر عهده گرفتند. واژه مشتری نیز از این تغییرات تاثیر بسیاری گرفته، زیرا مفهوم مشتری دیگر تنها یک طرف معامله را شامل نمی شود. روابط انسان ها در جامعه امروزی تغییر بسیاری نموده است و به سوی تعاملات دو طرفه یا چند طرفه سوق پیدا نموده است، به طوری که هر شخص که مشتری فرد دیگری است، خودش هم مشتریان یا مصرف کننده خواه افراد پولدار و فقیر دارد. به همین دلیل است که این زنجیره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در ادامه مطلب ابتدا توضیحاتی درباره مشتری مداری داده و سپس به 16 تفاوت سازمان های مشتری مدار اشاره می نمائیم.

به طور مثال شخصی که مسئول کارگزینی یک مجموعه است، گرچه کارش ماهیت تجاری ندارد، اما مشتریانی دارد که همگی کارکنان آن شرکت هستند. خود شخص مسئول کارگزینی وقتی برای خرید به سوپر مارکت می رود یا از فروشگاه عطر فروشی خرید می کند، خودش مشتری آنهاست. یا به طور مثال راننده تاکسی که مسافرین بسیاری را جا به جا می کند، مشتریانش مسافرینش هستند و هنگامی که خودش به پمپ بنزین یا به مکانیکی می رود، خودش مشتری آن ها محسوب می شود. تقریبا همه همین طور هستیم، از مامور اداره برق بگیر تا آرایشگر، نانوا، خیاط، دکتر، مهندس، وکیل و حتی سرایدار ساختمان.

16 تفاوت سازمان های مشتری مدار

جامعیت و وسعت کاربرد واژه مشتری، تغییر بسیاری در سال های اخیر داشته است و همچنین نقش این واژه در کسب و کارهای متفاوت، اهمیت بالای آن را بیش از پیش آشکار می سازد. در این رابطه، تحلیل گیران و محققان، تحلیل های بسیاری را در سال های اخیر پیرامون تفاوت سازمان های مشتری مدار و سازمان های معمولی انجام داده اند که در ادامه به آن ها اشاره می نمائیم:

در سازمان های مشتری مدار، بازگشت سرمایه 17 درصد است در صورتی که در سازمان های معمولی این عدد 11 درصد است.

در سازمان های مشتری مدار، سود حاصل از فروش 9.2 درصد است در صورتی که این عدد در سازمان های معمولی 5 درصد است.

در سازمان های مشتری مدار، رشد سهام در بازار 6 درصد و در دیگر مجموعه ها این عدد کمتر از 2 درصد است.

در سازمان های مشتری مدار، هزینه ها به طور میانگین 10 تا 15 درصد کاهش را تجربه نموده، این در حالی است که این عدد 2 تا 3 درصد بیشتر نیست.

در سازمان های مشتری مدار، رشد قیمت سهام مجموعه به صورت میانگین در سال، 16.9 درصد است در صورتی که این عدد در سازمان های معمولی 10.9 درصد است.

در سازمان های مشتری مدار ثابت شده است که اگر بتوان از دست دادن مشتری را به مقدار 5 درصد کاهش داد، می توان سود مجموعه را به طور میانگین، بین 30 تا 85 درصد افزایش داد.

تجربه نشان داده است که وقتی یک مشتری از عملکرد یک مجموعه ناراضی است، 98 درصد مشتریان آن مجموعه، بدون آنکه شکایتی بکنند و اطلاع قبلی بدهند، آن مجموعه را ترک کرده و دقیقا به سوی رقیب آن مجموعه می روند.

سازمان های مشتری مدار این قابلیت را دارند که مشتریان موقتی را به مشتریان دائمی تبدیل نموده و از آن ها مشتریانی وفادار بسازند. مشتریان وفادار حکم طلا را برای هر مجموعه ای دارند، زیرا مشتریان وفادار هستند که سودآوری مجموعه را تضمین می کنند. این گونه مشتری ها نه تنها هزینه ی اولیه را انجام می دهند، بلکه خرید های مجددشان معمولا با عددی بالاتر انجام می گردد و این مشتریان، سازمان یا مجموعه شما را به دیگران هم معرفی می کنند که بهترین و موثرترین نوع تبلیغات می باشد. تحقیقات در سال 2015 نشان داد که یک مشتری وفادار با تبلیغ دهان به دهان ( بازاریابی ویروسی ) باعث درآمدزایی 26 هزار دلاری برای یک آب میوه فروشی گردید.

سازمان های مشتری مداری که نرخ نگهداری مشتری خود را 2 درصد افزایش داده اند، توانسته اند هزینه های عملیاتی خود را 10 درصد کاهش دهند.

یک مشتری برای یک سازمان مشتری مدار، ارزشی معادل 2 میلیون دلار برای یک شرکت خودروسازی و 1.5 میلیون دلار برای یک شرکت هواپیمایی دارند.

سازمان های مشتری مدار، همیشه در تلاش هستند تا ضریب مشتری گریزی را کاهش و در عوض ضریب نگهداری مشتری را افزایش می دهند.

برای اینکه یک مجموعه بتواند 50 درصد در سود دهی بهبود را تجربه کند، باید بر وفاداری مشتریانش تمرکز نموده و آن ها را همیشه با استفاده از طرح های تشویقی راضی نگه دارد.

در سازمان های مشتری مدار، لزومی ندارد که همه را راضی نگه دارید، مشتریان بسیاری وجود دارند که راضی بودن یا نبودن آن ها به کل فرقی برای مجموعه ندارد، اما تعدادی از مشتریان هستند که راضی بودنشان از نان شب برای مجموعه واجب تر است. هر مجموعه باید این گونه افراد را همیشه و به بهترین شکل راضی نگه دارد.

زمانی که از بسیاری از صاحبین کسب و کارهای ناموفق سوال می شود که چقدر به رضایت مشتریان خود اهمیت می دهند، پاسخ این بوده است که 62 درصد آنها، رضایت مشتری را به عنوان اولویت تلقی نمی کرده اند.

سازمان ها و کسب و کار های امروزی به خوبی می دانند که رضایت عمومی می تواند چه نقش تعیین کننده ای در آینده مجموعه شان ایجاد کند، لذا آنها توجه ویژه ای به وفادار نمودن مشتری، رساندن مشتری گریزی به صفر و نگهداری آن مشتری برای یک عمر، دارند. رضایت مشتری در گرو داشتن فن بیان عالی توسط بخش بازاریابی دارد.

ثابت شده است که در سازمان های مشتری مدار، مشتریانی که کاملا راضی هستند، در طول یک دوره یک تا دو ساله، شش برابر بیش تر از مشتریان معمولی خرید مجدد انجام می دهند. برای موفقیت در این مرحله لازم است با اصول آنالیز بازار در بازاریابی آشنا باشید.

به ما بگو چطور هستیم ؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای
ویدیوی کارگاه 5ساعته هوش هیجانی و افزایش عزت نفس را با 100% تخفیف از دست ندهید.
خروج از نسخه موبایل